شهید مطهری

                                       

بهروز راست میگفت. اما من به فیس بوک فرار نکرده ام. وقتی لابه لای مهره های چرتکه زندگی بالا و پائین میشوی دیگر زمانی برای بوسیدن قلم نمی ماند. هنر امروزه اینگونه است که بتوانی برای خانه ات برق بکشی. رستمی اگر نیازی به سلوک هفت خوان نیست دیو اداره اب و فاضلاب را قانع میکنی به عرضه جرعه ای اب. به کارمند شان گفتم مگر بنکهای حقیقی و حقوقی ،حکومت را با تسلیم مالیات شارژ نمیکنند که دولت بودجه تصویب کند مثلا برای فاضلاب شهری پس این حق انشعاب دیگر چه صیغه ایست؟چایش را سر کشید و گفت اینی که میگی حرف بین المللی است. من که نفهمیدم خودش هم نفهمید شاید تاثیرات ان افیونی بود که در چایش حل کرده بود.

دوست داشتم چیزی راجب به شهید مطهری بنویسم اما ترسیدم دخترم گرسنه شب سر بر بالین بگذارد.

من به فیس بوک فرار نکرده ام. خب

به خیر گذشت

خدایا ممنونم باز به رحمتت دردهای مرا به اب خلیج طاهر کردی ودعای دوستانم احسان رضایی و احسان شهریاری ، بهروز عباس دشتی و محمد سایبانی را به بخشش من پزیرفتی. و من به قلمها و کاغذها باز گشتم دوباره ....

التماس دعا

اتفاق بدی انگار قرار است در زندگی شخصیم بیفتد. انچنان که نای نوشتن را از من ربوده.از تمام دوستان ، دشمنان و کسانی که مرا می شناسند می خواهم برایم دعا کنند.خواهش می کنم...