-
بخشهایی از نمایشنامه "خورده بورژواها"
دوشنبه 26 خردادماه سال 1393 13:48
خورده بورژواها پتوروک:چه دریای ارومی و چه سهیلی عاشقانه ای که دامن پهن کرده به دشت.(کلیب متوجه حضور او می شود) هوا صاف و ستاره ها! اه ستاره ها...(خطاب به کلیب) شب پر ستاره خدا نگاش می افته به دریا و دشتهای دور و ادمهای دور افتاده. بیا شمع روشن کنیم. {کلیب شمع نیم سوخته ای به دست می گیرد. انرا روی شمع پتوروک میگیرد که...
-
بیچاره گی
چهارشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1393 14:51
بیچاره گی انگار چاره دیگری نیست. زیستن! داخل حجم کم وسعت دالان روزمره گی. و ادمهای خاکستری شهر. برج های افسرده ، سگ های نا امید خور شهناز ، شایعه کدر خفاش بدبخت شب. انگار بازی با این و در این لجن کده چیزی جز خوشبختی مردمکان بی قاعده نیست. چاره ای نیست استاد. درخت ها را باید فراموش کرد. قله های رفیع هماگ را ، فاخته های...
-
فصل گلهای نوروزی
چهارشنبه 4 دیماه سال 1392 20:41
پاچه هامون و بالا می کشیدیم و تند به اب های راکد بارون زده یک هفته بارشی میزدیم. هنوز اسمون نیمه بغضی در سینه داشت. گواه به لکه ابرهایی که گاه گاهی چهره خورشید را می پوشاند و باز خورشید انها را کنار میزد تا تارکهای طلایی اش را به زمین و مردمانش هدیه کند. هنوز ساعتی از دویدنمان در دشتهای خیس نگذشته بود که سر تا پا گل...
-
سرزمین ادمکهای مقوایی
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1392 19:25
اشنای بی همتای قریب چشمهایت را با رنگ سیب باز کن تا بال بگیرم. هر کجا یاد این بغض گران سیبها را بشکفاند انگاه من رنگ پرواز پرنده های استوایی گرفته ام. اشنای بی همتای قریب کاش از رنگ بلور دل کفش هامان را به باد هدیه میدادیم.... و باد ، اه باد... دامنه بوستر استون.یال غربی به طرف تنگه بارزی. هرمزدگان سر فراز
-
این دلتنگی ها
شنبه 2 آذرماه سال 1392 16:39
انگار کسی نیست این روزها همه خاموشند همه تنها با دلتنگیهای دوباره ها با اهنگهای قدیمی سیاوش قمیشی با نگارش قسمتی از فیلم نامه گنبد سبز و یک مشت نوشت های بی فرجام انگار هنرستان گرافیک هین دیروز بود کلاسهای بازیگری احمد حبیب زاده دکور سنگین "سرزمین ادمکهای مقوایی" عالی و فاطی و عقیل دادی زاده و پنجره محمد...
-
برو بیرون
یکشنبه 19 آبانماه سال 1392 10:46
اقای عزیزی ، چرا گورت را گم نمیکنی بروی همان کوره دهاتی که نطفه نحست دامن هرمزدگان عزیز را گرفت؟ حرف ما هرمزدگانی ها این است: تو دیگر جائی در این خاک مقدس نداری. از این جغرافیا گم شو...
-
سلام اقا
پنجشنبه 16 آبانماه سال 1392 11:57
که ز نو شد محرم سلام شاه قیام. سلام اقا. ای که همه تار تار قیام را شما تعریف میکنی به پود همه جور. منم اقا. هرمزدگان سلاخی شده. که قیام مردان و زنان حنایی من شروع نشده سر بریده شد. جایی در کربلای غرب به درفش قشون بابلی متقلب. منم اقا هرمزدگان. که علم های سیاه پوش من گواهند به ارادت به شما... منم اب و خاک سرزمین کهوران...
-
نمایش نامه
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 09:41
بخشی از نمایشنامه "روزهای جزاء" نمایشنامه روزهای جزاء را چندی پیش تمام کردم. قرار شد تمرینات را با بازیگرانی که جواد انصاری انتخاب کرده بود در قالب گروه تئاتریکال پیش ببریم که در مرحله اول زیاد رضایت بخش نبود و ناچارا همه چیز به بعد موکول شد. در اینجا قسمتی از متن نمایشنامه را نوشته ام: اسماعیل: این شبا تا...
-
قشون کشی
یکشنبه 28 مهرماه سال 1392 11:09
کاش اسحاق فرامرزی زنده بود دلم گرفته است. دلم احساس غربت غریبی میکند وقتی مردم خوس خوسی سرزمین من به چماق دوباره بابلی ها کوفته میشوند. و این اولین بار نبود که قشون اصفهان به ظاهر باطل ازادی از چنگ پرتقالی ها و با چراغ سبز انگلیسیها ، به غارت غیرت هرمزدگان یورش میبرند. زنان و مردان خلیج هرمز را به دشنه نامردی زخم می...
-
بهار هرمزدگانی
دوشنبه 22 مهرماه سال 1392 12:21
بندروم رو خو مگردون از ای چوک بی کست. این روزها روزهای بلوغ است. روزهای تلخ و شیرین سرزمین سوخته من و ما. هرمزدگان. اینروزها مردم سرزمین من کلاس یک تجمع اعتراض امیز و مدرن و دمکراتیک را به همه نا بلدان استاد شده ، تشریح و تدریس میکنند. اینجا مردم جمع میشوند. معترضند ، عصبانی و خشمگینند و البته دل ازرده از فریب های گاه...
-
مادیون
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1392 11:37
بتازید بر این مادیون مسئول نما
-
بیست و پنجمین جشنواره تئاتر هرمزدگان
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 13:27
-
دیالکتیک واژه ها
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1392 12:28
دیالکتیک واژه ها حالا دگه وقت نوشتنن. حالا همی جا پای گیتار هادی. از ادمونی که دگه نهن... دورن. دور... و خاطرونی به قیمت گریخون یه مرد. حالا وقت نوشتنن. حالا... حالا که سامون اگفتن انگار نا به سامونی حکومتی. خط کشی ، مرز بندی ، تقسیمات جغرافیایی... ای اقا دگه نه دگه حسی نین به مبارزه و نه بهونه ای. حالا که ات دی...
-
قلعه کافران
شنبه 2 شهریورماه سال 1392 09:45
خسته که میشوم به دور بر میگردم. به خلعی در ذهن. به دلتنگی های کودکانه. به عاشق شدنهای مکرر. مداوم و مصائب شیرینش. خسته که میشوم دیگر اراده تودیع و مصامعه امیال منطقی را ندارم. همه چیز تعطیل میشود. حتی رفاقت... دیگر در این راهرو پیچا پیچ عجایب سیاست دولتی هم قدم زدن را حرام میدانم. حرام است همان طور که بارش باران بر...
-
کلاه برداری
یکشنبه 13 مردادماه سال 1392 10:48
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی از این زمانه دلم سیر میشود گاهی عقاب تیز پر دشتهای استغنا اسیر پنچه تقدیر میشود گاهی دیدی چه کلاه گشادی سرمون رفت!.؟ دیدی؟ اره؟ با این همه ماه روی سر تصور روشنایی اینده ای خردمندتر ، به اوهام است شبیه... حالا پارچه ها بالا...
-
کمی دورتر ، جلو ، کمی نزدیکتر
سهشنبه 8 مردادماه سال 1392 18:02
کمی دورتر ، جلو ، کمی نزدیکتر
-
همه چیز خوب است
یکشنبه 30 تیرماه سال 1392 14:09
همه چیز خوب است جلسه بود. توی اتاق به اصطلاح کنفرانس انجمن نمایش که واقع بود در فرهنگسرای شهید اوینی که اینروزها گردگاه لاستیک های اتومبیلهایی است که صاحبانشان برای زار زدن دعای کمیل و اعداد و ارقام و واژگان عربی مراجعه میکنند. بگذریم... جلسه بود او خواست به قصد ارام کردن من دست بگذارد بر پشت دست من که من همه عقب...
-
بهشت
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1392 21:03
بهشت بهشت انجایی است که تصور میکنی انان ارامند. انان مجموعه دیو و ددانند ، که خوره بجانشان افتاده حال ادامه راه ندارند. بهشت انجایی است که میشوی همره سست عنصر! وقتی اندکت را قاپیده اند. قاپ فاعل را زده اند. راستی یادت هست فعل و فاعل را همین نزدیکی برایم تشریح میکردی؟ بهشت انجایی است که دیگر نیازی نیست تعداد احمق های...
-
کشتی نوح
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 13:13
موسیقی ماءوراء کمتر موسیقی با کلام گوش میکنم. اما... من احمد رضایی را نمیشناسم اما هادی ارمین دوست قدیمی است. انچه این روزها تمام افکار مپولایی مرا مشغول به تاریخی نه چندان دور کرده تخته پاره ای است که نوح پیامبر برای نجات نوع خلقت مسمار کاری کرد و مجید ذاکری اینبار شاهکارش را ترانه کرده برای نجات نوع خلقت انسانیت...
-
گنو
شنبه 8 تیرماه سال 1392 20:50
روی دامن گنو مَه خواستهَ که فَرامُوشٍت کُنوم ولی نبو........ صعود مورخ چندم چندم چندم . قله گودمونی. جبهه غربی. استوار گنو
-
ارزوهای کوچک
شنبه 25 خردادماه سال 1392 15:31
چند ارزوی کوچک... کاش میشد بلیت کنسرت سمفونی یانی را با رهبری شهرزاد روحانی ، که در تخت جمشید اجرا میشه توی دستهایمان حس کنیم. کاش میشد با دوستانمان برویم سینمای روباز کنار ساحل سورو ، توی ماشینهامان بشینیم فیلم "گذشته" اصغر فرهادی را تماشا کنیم و هیچ لباس شخصی ای هم توی ماشینمان سرک نکشد. یعنی قانون این...
-
دیالکتیک رعیت مداری این روزها
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 17:22
دیالکتیک رعیت مداری این روزها وقتی اسب های توانا راهی برای ورود به میدان مسابقه نداشته باشند ، هر الاغی میتواند به خط پایان برسد. چرچیل
-
قشم
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 19:24
پشت غارهای خربس بی توان که میشدم و نا امید ، دگرم نبود که انزمان بنمایم چاره. از شعر گفتن بیگاه و گاه بدم میامد. دلتنگی که امانم میبرید به ابهای دریای پشت شهر خیره میشدم و تا خودم را یافت می کردم ، کنار خلیج قشم بودم. همان نزدیکی که انگار کمی انروزتر با ان دوست سالهای خیال پارچه دست نوشته شده نمایش "ما بر...
-
ازادی!.؟بی شرمی!!!!
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 18:15
بی شرمی خطرناک انجا بروز میکند که کسی به علت گستاخی از داوری مردمان داناتر از خود نهراسد. و سر چشمه ان بی شرمی ، ازادی بی قید و بند است. که سبب میشود هر کس خود را به مراتب بالاتر و مقدس تر از انچه هست، پندارد. افلاطون.کتاب قوانین. ترجمه: محمد حسن لطفی
-
دانشگاه علوم پزشکی هرمزدگان
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1392 14:36
اندر حکایت مدیر کل دانشگاه علوم پزشکی هرمزدگان دکتر شکاری.دکتر عمومی فاقد تخصص پزشکی. اهل چاستون...اه ببخشید چاهستان هرمزدگان. عکسی از ایشان موجود نبود تا همگان با چهره نابغه پزشکی هرمزگان بیشتر حال کنند. کارمندی از این ارگان حادثه ساز (مراجعه شود به بیمارستان شهید محمدی. اگر دل شیر دارید) میگفت: مدتی پیش برای افتتاح...
-
نمکدان
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 09:07
نمکهایی که خورده می شوند و نمکدان هایی که شکسته... گاهی شعر هم میگویم اما شعرهایم را قائم میکنم. میترسم.. ادمکانی هستند همیشه که ذهنت را بقاپند یک اب هم روش. میشود دف زد و اما عقایدی هم داشت.سید حسام الدین سراج میگفت: سادات دو بخشند. بخشی که منیت حسام الدین سراج است و بخشی که منتهی است به انجا که ما ام سادات می...
-
مرثیه ای برای یک روئیا
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1392 16:45
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA مرثیه ای برای یک روئیا این روزها همگان می بینند بختک نزول اقتصادی چگونه بر پیکره جغرافیای وایکینگ ها چنبره زده. همه چیز اشفته است و البته ما در این اشفته بازار کار خود می کنیم.این روزها سلاخی کردن دیکتاتورها عجب کیفی به ادمها می دهد و ما نزورات عقب افتاده خود ادا می کنیم. این...
-
حرفه ای ها
سهشنبه 27 فروردینماه سال 1392 15:08
حرفه ای ها!.؟؟؟؟ خالو ابریم ا تهرون هوندن نهضت سواد اموزی راه ای کردوندن!بی ما کور سوادون یا الله چاکه!!! اشو؟؟؟
-
کوههای هرمزدگان
پنجشنبه 22 فروردینماه سال 1392 13:21
اینجا بوستراستون بعد از کلی درد سرها و پیشامدهایی به هیبت و نقل اسمان قرمبه و روزهای حساس پیش رو که نمیتوان چیز زیادی در مورد ان نوشت و گفت! از سر دلتنگی ، بعد ان قحطی دوستی که اقا از ان گفت یک باره یاد قله کوهها افتادم. گفتم در این ایام نا مربوط انتخابات حرف بی ربط زدن مجهول است و سزا !.؟ به هر حال قله کوهها جایی است...
-
نقد نمایش خانه استرینبرگ
جمعه 9 فروردینماه سال 1392 13:05
درباره خانه استرینبرگ شاید این نقد نامه کمی دیر قلم زده شده ولی خب ماهی را که هر وقت از اب بگیری تازه است. از همین اغاز بگویم:با اینکه از دیدن نمایش هایی که غالبا پهلو به ادبیات غربی میزنند،امتنا میکنم اما ارامش افسار گسیخته درونم را با تماشای نمایش خانه استرینبرگ ، رام کردم.دیدن این تلاش جمعی بچه های گروه کارگاه...