کغار نامه

هنری،اجتماعی،سیاسی

کغار نامه

هنری،اجتماعی،سیاسی

بهار هرمزدگانی

بندروم رو خو مگردون از ای چوک بی کست.  

 

این روزها روزهای بلوغ است. روزهای تلخ و شیرین سرزمین سوخته من و ما. هرمزدگان. اینروزها مردم سرزمین من کلاس یک تجمع اعتراض امیز و مدرن و دمکراتیک را به همه نا بلدان استاد شده ، تشریح و تدریس میکنند. اینجا مردم جمع میشوند. معترضند ، عصبانی و خشمگینند و البته دل ازرده از فریب های گاه و بی گاهی یک نظام فرسوده که قواعد اساسیش را بر پایه اوهامات هزار و اندی سال پیش بنا نهاده و البته در گل مانده. تا باد چونین بادا... این مردم احساس تحقیر کرده اند و انان که رای اورده و مسند ریاست گرفته اند به پستو خانه های خود گریخته اند. گفته بودم به همان دوستانی که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری که چه حرصی میخوردنند از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی ، این همان دیویست که فاریاب هرمزدگان را مهریه فائزه هاشمی کرد. هر کدامشان که می ایند به واسطه کثرت ارای این مردم مهجور هرمزدگانند. و هر کدام چه زود بی انصاف میشونند و پست. فرقی نمی کند اصول گرا باشد یا اصلاح طلب یا هر خر دیگری... هرمزدگان برای این بابلی های تفلبی مستراح است. ومن البته سر بلند و خرسندم که فریب نخورده پای ان صندوق های برزخی نرفتم.  

یک سال بود هنجره میسوزاندیم. اقایان نمی شنیدند. اقایان پنبه در گوش داشتند. حال که کار به کار زار کشیده شده از شروط رای اعتماد به وزیر کشور میگویند. کجا بودید؟ کجا هستید؟ اصلا هستید؟ یا مثل این مسئولین بی بخار صدا و سیمای انحصاری ولایت سر در شن فرو برده و ماتهت خو را رو به مردم کرده اید.  

 

 عکس از مجید جمشیدی منتشر شده در وبلاگ:جغد بندری

 

ببینید این مشت را که نشانه است به خروار چه صادق و با کلاس تقاضای دیالوگ دارند. بنشینیم و حرف بزنیم و به عادات گرم اجتماعی هرمزدگان چایی بخوریم ، قلیان سنتی بکشیم و دهن بی منطقی را گل بگیریم. نشان به ان نشان که پاپتی ها می ایند بدینجا و با جوتی اسپورت میروند به درک...بپرسید از ضمیر اگاه خود اگر دارید، جغرافیای دگری را اگر تکه تکه میکردید، مردم ان سامان مصداق با شعوری و با فرهنگی هرمزدگان رفتار میکردنند؟ یا چیز خر را پاره میکردنند. شما را به خدا نگوئید نه که چندی پیش در همین استان غاصب فارس سر یک منطقه کوچک چه دماغ هایی شکسته شد و چه خودرو هایی که تش نگرفت. هرمزدگانی که میگوید بنشینیم و دیالوگ بر قرار کنیم.  

این مردم متمدن را از خود نرانید. که بعد انتخاباتی هست و دهه فجری و روز قدسی.  چرا کسی جوابی نمیدهد. رسانه ای که ذوق زده از ساخت پهن بال ارتش که با سیلندر موتور سیکلت هفتاد(گازی) مونتاژ گردیده ، میگوید. از گفتن تحقیر یک ملت ابا دارد؟ باید شاشید به چنین رسانه ای...  

هرمزدگانی خاک پرست نیست. اما بدانید طاقت این مردم از تحقیر و سر خوردگی طاق شده پس بی غیرت هم نیست. اینجا فقط مشتی خاک نیست که با خط کشی های فرضی تقسیم شده باشد. اینجا هرمزدگان ، سرزمین خدایگان ، سرزمین دوستی و سرکنگی های شادمانه شبانه است. سرزمین پیوندها و فرهنگ و خورده فرهنگهای واحد. فرقی نمیکند سنی باشی یا شیعه. اینجا همه با هم روی یک گفاره تحسن میکنند و ستاره ها را به احمق ها نشانه میروند.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد